جدول جو
جدول جو

معنی ابوالحسن علی صعیدی - جستجوی لغت در جدول جو

ابوالحسن علی صعیدی
(عَ یِ صَ)
ابن حمید صعیدی. مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن صباغ یا ابن حمزه. ازعرفای بزرگ اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری قمریبود. پدر او شغل صباغی داشت و با وجود اصرار پدر دراینکه شغل او را دنبال کند، وی راه سیر و سلوک را پیش گرفت. صعیدی با الناصرالدین الله عباسی معاصر بود ودر روزگار آل ایوب در مصر بسر میبرد و با شیخ عبدالکریم فتاوی صحبت داشت. و سرانجام بسال 612 هجری قمری در صعید مصر در گذشت. (از نامۀ دانشوران ج 3 ص 44)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ زَ)
ابن محمد (صلاح الدین الناصر) بن علی (المهدی) بن محمد حجاج بن یوسف زیدی. مکنی به ابوالحسن و ملقب به نجاح الدین و المنصور، و مشهور به ابن صلاح. وی امیر یمن و از نوادگان الهادی یحیی بن حسین بود. در سال 775 هجری قمری متولد شد و در سال 793 بعد از پدرش به امیری یمن رسید و ’صعده’ را نیز پس از مدتها محاصره تسخیر کرد و بر بسیاری از قلاع اسماعیلیه دست یافت و آنان را از ’ذی مرمر’ بیرون راند و در سال 840 هجری قمری در صنعاء درگذشت. محمد بن ابراهیم وزیر کتابی درباره این علی زیدی دارد که آن را ’الحسام المشهور فی الذب عن دوله الامام المنصور’ نامیده است. (از الاعلام زرکلی از الضوء اللامع ج 5 ص 232 و بلوغ المرام ص 52 و البدر الطالع ج 1 ص 487)
لغت نامه دهخدا